بنا به خبر دريافتى٬ احمد عابدى كارگر استخدامى سال ١٣٧٩ در كارگاه مركزى تعميرات پالايشگاه اصفهان٬ در حين تست مبدل حرارتى دست خود را از دست داد. احمد عابدى بعد از حادثه جهت انتقال به تهران براى مداوا توسط هلى كوپتر به محل پرواز انتقال داده شد ولى به علت پرداخت نشدن پول پرواز مدتها بلاتكليف مانده بود و بعد از انتقال به بيمارستان دستش از كتف قطع شد!
قابل ذكر است که معمولا عمل تست در محيطهاى در بسته و كاملا ايمن صورت ميگيرد. ولى به علت هزينه بالا براى تاسيس اين قبيل محلها از ساخت آن توسط كارفرما خوددارى ميشود و جان كارگران را در معرض هزاران نوع خطر قرار ميدهند. با تکرار هر "سانحه محيط کار" بار ديگر اثبات ميشود که در جامعه سرمايه دارى و از ديد بورژواها٬ كارگران ابزارى بيش نيستند. ابزارى كه وظيفه آنها كار با هزينه حداقل در پروسه توليد است. تبديل کارگر و انسان مولد به زائده ماشين توليد و بى ارزشى براى سلامت و جان و نحوه معاش و زندگى اش٬ منطق سرمايه دار و نظم سرمايه دارى است. ميزان کارگرانى که هر روز و هر ساعت و هر دقيقه در محيطهاى کار در چهارگوشه جهان قربانى "حوادث کار" ميشوند٬ از قربانيان بزرگترين و مخوف ترين جنگها بيشتر است. اين جنگ اعلام نشده و جارى و روزمره سرمايه عليه کارگر است که نام جعلى "حوادث کار" را بر آن نهادند و اخبارش را حتى نميتوان در صفحه حوادث روزنامه ها پيدا کرد.
پالايشگاه اصفهان با در دست داشتن "لوح ايمنى" صنايع كشور و در كنار آن با تقديم چندين كارگر سانحه ديده از قبيل احمد عابدى و كارگران سوخته شده در آتش سوزى سال گذشته پروژه اور هال٬ حاكى از اين است كه محيطهاى كارگرى در ايران تبديل به قتلگاه انسانهاى شريفى شده كه تنها جرمشان توليد ثروتهاى افسانه اى براى سرمايه داران و تهيه لقمه نانى محقر براى خود و خانواده شان است.
كارگران نبايد از كنار فجايع اينچنينى که نام "حوادث کار" را روى آن گذاشته اند بيتفاوت بگذرند. اين قصابى و کشتار در محيط کار رابطه مستقيمى با کسب سود بيشتر سرمايه دارد که همواره با جسم و جان کارگر پرداخت شده است. تنها راه جلوگيرى از تکرار چنين فجايعى اعتراض کارگران با خواست تامين ايمنى استاندارد محيط کار٬ نظارت مستمر کارگران بر آن٬ و خوددارى از کار کردن در محيطهائى است که چنين مخاطراتى کمين کرده اند.